گمشده در غبار

همشهری آنلاین- علی‌الله سلیمی: کتاب پیشنهادی برای مطالعه در پایان این هفته، رمان «گمشده در غبار» نوشته فاطمه فراهانی است که از سوی انتشارات روشا منتشر شده ودرباره فراز و نشیب‌های زندگی زوج‌ها در سال‌های اول زندگی مشترک آنهاست. خوشی‌ها و لذت‌های زندگی مشترک در سال‌های اولیه دائمی نیست و هر آن، ممکن است با خطای نادانسته و تکرار آن از دست برود. این را کسانی بهتر درک می‌کنند که از این ناحیه ضربه خورده و از موهبت عشق دور مانده‌ باشند. مانند شخصیت «ماهرخ افضلی» در رمان گمشده در غبار که کابوس لحظه‌های اکنون او، حسرت‌ لحظه‌های شیرین و عاشقانه در گذشته است. جذابیت این داستان بیشتر به خاطر طرح و پیرنگ مستحکم آن است؛ گره‌افکنی اصولی و در ادامه، گره‌گشایی‌های مرحله به مرحله که حس کنجکاوی مخاطب را بر می‌انگیزد تا سطرهای پایانی داستان، ماجراها را دنبال کند. توصیف حالت‌های حسرت‌بار شخصیت ماهرخ در ابتدای داستان که مدام از گذشته‌ای پر فراز و نشیب می‌گوید، از سایه سنگین گذشته‌ای حکایت می‌کند که پیکره نحیف این دختر تنها و دردکشیده را بارها لرزانده است. حسرت‌های ماهرخ در ابتدای داستان حس و حال نوستالژیک دارد اما رفته رفته پای یک احساس عاطفی هم به میان می‌آید و معلوم می‌شود آنچه روح و روان این دختر رنج‌دیده را همواره آزار می‌دهد، اتفاق ناگواری است که عشق را از حریم زندگی او دور کرده است. شروع داستان در زمانه اکنون است که سال‌ها از زمان وقوع بسیاری از وقایع تأثیرگذار داستان گذشته است، ماهرخ در ابتدای داستان شخصیت تنها و بی‌انگیزه‌ای است که امید چندانی به بازسازی زندگی سرد و کسالت‌بار خود ندارد اما با ورود یک شخصیت فرعی، «محلقا» که قصد دارد ماهرخ خسته و منزوی را به زندگی عادی و بانشاط برگرداند، به مرور تحریک و پویایی به زندگی ماهرخ راه می‌یابد. محلقا فضایی فراهم می‌کند که ماهرخ سکوت طولانی خود را بشکند و از گذشته‌ای بگوید که لحظه‌های اکنون زندگی‌اش را سرد و بی‌روح کرده است.